ادامه مطلب قبلی...
یکی از حضار:
در مقابل این روایات، روایت صنمی قریشی است.
استاد:
صنمی قریش که سند ندارد. اگر شما برای این روایت، سند صحیح بیاورید، من یک میلیون تومان به شما جایزه میدهم. ما روایات زیادی داریم که عدهای از عمال بنیامیه و بنیعباس، کارشان این بود که مطالبی را از زبان أئمه (علیهم السلام) در جامعه پخش کنند و مردم را نسبت به أئمه (علیهم السلام) بدبین کنند. در کتاب کافی، روایتی از قول امام صادق (علیه السلام) آمده که نهی میکند از معامله با کردها و میفرماید:
لا تخالطوهم، فإن الأکراد حی من أحیاء الجن، کشف الله عنهم الغطاء، فلا تخالطوهم.
با کردها معامله نکنید، چون آنها گروهی از أجنه هستند که ... .
الکافی للشیخ الکلینی، ج5، ص158
یکی از اساتید در منزل ما بود و گفتم: همین روایت را در سنندج در بالای منبر میگویید؟ گفت: اگر بگویم، در بالای منبر گردن مرا میزنند.
اخلاق أئمه (علیهم السلام) دست ماست. اینها رحمة للعالمین هستند.
لا فخر للعرب علی العجم و لا للأبیض علی الأسود إلا بالزهد و التقوی.
اینها بهترین عامل به قرآن هستند. آن وقت اینگونه بگویند:
لا تخالطوهم، فإن الأکراد حی من أحیاء الجن، کشف الله عنهم الغطاء، فلا تخالطوهم.
با کردها معامله نکنید؛ چون ... .
لا تناکحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غیر الوفا
با شمالیها ازدواج نکنید؛ زیرا ... .
وسائل الشیعة للعاملی، ج14، ص55
و لا تساکنوا الخوز و لا تزوجوا إلیهم فإن لهم عرقا یدعوهم إلى غیر الوفاء.
در خوزستان زندگی نکنید و با آنها ازدواج نکنید؛ زیرا ... .
وسائل الشیعة للعاملی، ج14، ص55
نسبت به هر کدام از قبائل، یک روایتی را نقل کردهاند. مرحوم مامقانی (ره) در رابطه با روایت أکراد، در مورد یکی از راویانش میگوید:
او عامل بنیامیه بود و روایت جعل میکرد و از قول امام صادق (علیه السلام) در میان مردم منتشر میکرد تا مردم را به ایشان بدبین کند.
ما از این روایات زیاد داریم. لذا امیر المومنین(علیه السلام) میفرماید:
إذا حدثتم بحدیث فأسندوه إلى الذی حدثکم، فإن کان حقا فلکم وإن کان کذبا فعلیه.
هر حدیثی که نقل میکنید، سندش را بیان کنید، اگر حق بود ... .
الکافی للشیخ الکلینی، ج1، ص52
همچنین میفرماید:
همة السفهاء الروایة و همة العلماء الدرایة.
همت سفهاء، نقل روایت است و همت علماء، حدیثشناسی است.
بحار الأنوار للعلامة المجلسی، ج2، ص160
این، تندترین روایت در شناختن حدیث است.
مضافا که ما نمیخواهیم بحث تبرّی را ردّ کنیم. به تعبیر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی که میفرماید:
بدون تبرّی، تولّی محقق نمیشود. اگر لا إله نگویید، إلا الله معنا ندارد.
مگر مشرکین مکه، الله نمیگفتند؟:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ
(سوره عنکبوت/آیه61)
آنها هم الله میگفتند. ولی در کنارش هم بتها را میپرستیدند:
مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى
(سوره زمر/آیه3)
وَ یَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ
(سوره یونس/آیه18)
لذا، بحث تبرّی و تولّی، بحثی است که اگر بالای منبر و در ماهواره یا در اینترنت بخواهیم بیان کنیم، نباید به مردم بگوییم که چنین و چنان کنند. امام صادق (علیه السلام) هم اگر لعن داشت، مخفیانه بود. در کافی با سند ضعیف و در تهذیب الأحکام با سند صحیح آمده است:
سمعنا أبا عبد الله (علیه السلام) و هو یلعن فی دبر کل مکتوبة أربعة من الرجال و أربعا من النساء.
الکافی للشیخ الکلینی، ج3، ص342 ـ تهذیب الأحکام للشیخ الطوسی، ج2، ص321
یعنی بعد از هر نماز، نه در همه جا.
امیر المومنین (علیه السلام) در قنوت خود، معاویه و عمرو بن عاص را لعنت میکرد، نه در بالای منبر.
بنده هم خودم قبل از بحثها و مناظرات، 100 صلوات برای حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) میفرستم و آن تبرّی مشهور را انجام میدهم و سپس وارد بحث و مناظره میشوم و هیچ شبههای هم در موفقیت ندارم. اینها در جلسات خصوصی ما است. گمان نمیکنم هیچ سنیای مخالف با تبرّی از أعداء اهل بیت (علیهم السلام) به طور کلی باشد. چون بحث مودّت اهل بیت (علیهم السلام) و تبرّی از أعداء اهل بیت (علیهم السلام)، مسئله قرآنی است و مودت اهل بیت (علیهم السلام)، أجر رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داده شد است.
امیر المومنین (علیه السلام) در خطبه شقشقیه هم فحاشی ندارد. همه قضایا را مطرح میکند و بیان میکند که خلفاء، چنین و چنان کردند.
البته امیر المومنین (علیه السلام) با افراد خشن، برخورد تندی دارد، ولی باز هم برخورد با آنها، شاخصههایی دارد که از این باب است:
فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ
(سوره توبه/آیه12)
در روایات متعددیداریم که امیر المومنین (علیه السلام) نسبت به خلفاء و بعضی از صحابه، انتقادات تندی دارد، ولی فحاشی ندارد.
ادامه دارد...